ای بابا! می خواستم اول بشم ها! قبول نیس :((((( به به انرژی گرفتم از این همه رنگای خشکل... راستش اما این روزا شیرین عسل افاقه نمیکنه بانو... تلخی بعضی چیزا همیشه زیر دندون آدم میمونه... مثل زندگی ای که آدما توش همو عاشقانه دوس دارن اما واسه هم وقت ندارند ... این تلخی هیچ وقت شیرین نمی شه... میدونی؟
کامم از تلخی غم چون زهر گشت / نوش نوش شادخوران یاد باد
زمان ما شیرین کام نبود. یعنی در زمان جوانی. و یک چیز دیگری بود به نام کام.
همه شاد و شیرین کام با شیرینی های کام.......
برای همین حالا دیگر هیچکس شاد و شیرین کام نیست . شیرینی های کام کجا رفتند ؟
ای بابا! می خواستم اول بشم ها! قبول نیس :(((((
به به انرژی گرفتم از این همه رنگای خشکل... راستش اما این روزا شیرین عسل افاقه نمیکنه بانو... تلخی بعضی چیزا همیشه زیر دندون آدم میمونه... مثل زندگی ای که آدما توش همو عاشقانه دوس دارن اما واسه هم وقت ندارند ... این تلخی هیچ وقت شیرین نمی شه... میدونی؟
کامم از تلخی غم چون زهر گشت / نوش نوش شادخوران یاد باد
چه پنجره های قشنگی!
پنجره قسمت قدیمی خانه خاله م هنوز این مدلیه!
من از دیدن این پنجره ها لذت می بردم تا وقتی که این اتفاق مسخره افتاد !