عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

خانه ای با سقف شیب دار


عسک از :  رشاد 




 چند روز پیش دوستی از بابل دو فقره مرغ به حیاط خانه‌ام هدیه کرد. من هم هاج و واج مانده که با آنها چه بکنم. عجالتاً همان روز ورودشان دست به کار شده و خانه‌ای ویلایی یک خوابه برایشان درست کردم که شب را در غربت بی‌سرپناه نمانند. این هم عکس پرسنلی دو عدد مرغ در خانه‌ی اهدایی من. حالا راهنماییم کنید با خرابکاری روزانه‌ی آنها در حیاط چه کار کنم؟ هر پیشنهادی به جز حکم اعدام مورد بررسی قرار می‌گیرد.
نظرات 6 + ارسال نظر
فرناز یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:53 http://farn-sighs.blogsky.com

خوش به حال مرغ ها و این خانه شیک !!!

محسن دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 00:52 http://sedahamoon.blogsky.com

ایکاش یکی از این ها خروس بود.
آن وقت رشاد می توانست هر روز صبح نیمرو بخورد.

ما که چندین و چند مرغ و چندین و چند خروس داریم حتی بدون اینکه خانه ای با سقف شیب دار داشته باشند مجبوریم نیمرو بخریم تا بتوانیم بخوریم !

شاید هم دو مرغ در یک خانه با سقف شیب دار باعث بشنود رشاد هر روز نیمرو بخورد بدون اینکه بخرد .

پروانه دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:45

خروس! عالی میشد
قوقولی قو قو

هیچم عالی نمیشد !! خروسها همه بشدت "مردسالار" هستن .

محبوبه سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 http://future-seed.blogsky.com

درووووووووووووووووووووود

از همینجا به آقای رشاد عرض کنم که من به شما حسووووودیم شد. بدجوری هم. خوش به حال شما که می توانی با خیال راحت دو تا مرغ داشته باشید و براشون خونه بسازید و دغدغه های به این آرامش بخشی داشته باشید. (واقعا دغدغه آرامش بخش! اینجا مصداق داره). منم بالاخره یک روزی کل دنیا رو ول می کنم و میرم یه جای دور که توی حیاطش نه تنها دو تا مرغ بلکه دو تا خروس و هفت هشت تا هم جوجه باشه + یک عدد گاو یا بزی که شیر هم بدهد+ باغچه ای که توش سبزی و گوجه و خیار و ... کاشته باشم و آنوقت بتوانم صبحانه تخم مرغ و شیر تازه و پنیر و کره و سبزی و .... دست ساز خودم را بخورم :))))) حتی از فکرش هم قند توی دلم آب می شود ...

نیلوفر جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:11

خانم محبوبه هر وقت قرار شد بروید یک خبر بدهید شاید همراهان بسیاری با شما بیایند ،و در دور و بر خانه روستایی شما کلبه های خودشونو بسازند و باهاتون همسایه بشن ،

محبوبه شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 20:23

وای خانم نیلوفر چه خبر خوبی دادید من خیلی دوست دارم همسایه های خوب داشته باشم و یک وعده در روز با اونها به دامان طبیعت پناه ببرم... مثلا کوه... وای حتی فکرش هم باز قند تو دلم آب می کنه :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد