عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

رویش پرچین


رویش پرچین

زیکسار - گیلان

سی ام اردیبهشت ماه نود و پنج خورشیدی

عسک از: خودم

نظرات 3 + ارسال نظر
فرناز سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 16:15

از اون صحنه ها که دقت میخواد دیدنش بعدش هم آدم گریه اش میگیره .

فرناز چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:23 http://farnaz.aminus3.com/

مثل آدمهایی که حتی بعد از به بند کشیده شدن هنوز سبزن و رشد می کنن ..

این آدم ها جانورند. آدم نیستند. این درخت؟ پرچین؟ هم یکی از آن هاست.

مهربانو در میهن دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:23

چوب خشک هم جوانه می زند در لطافت هوای نمناک شمال
چه زیباست
حالم خوش شد با دیدن این عکس


..................
تا شقایق هست زندگی بایدکرد.با وجود تمااام مشکلات!
موافقید دوست ارجمندم؟

کاملن موافقم. تنها چیزی که ارزش نگهداشتن را دارد، زندگی است. کاملن باور دارم که آن سوی این آب خبری نیست.
این خودم را یاد رویش ناگزیر جوانه ها انداخت. این رویش ناگزیر جوانه ها یادداشتی بود که دخترم ترانه در رثای گابریل گارسیا مارکز نوشت و این جوانه دخترم بود. برای رشد این جوانه زندگی می کنم.. وقت کردید پیوند زیر را ببینید. دخترم صبحی که بیدار شدم گفت: بابایی! مارکز مرد....
این گفتگوی آشنایی که از آن نوشته است، بین من و او بود.
http://ketabamoon.blogsky.com/1393/01/29/post-350

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد