عسک‌هایی که می‌گیریم

رها. از تولد تا پرواز







همسایگان جدید ما


سوم تیرماه نود خورشیدی


به خانم فرناز:
عمرن قمری ها بتوانند نخم را با خودشان ببرند. منقار آن ها بسیار کوچکتر از آن است.
این قمری انگار عمدن خودش را کنار کشید تا عسکی از جوجه در این وبلاق وزین بیاید. برای ثبت در تاریخ.................................................

عسک آخر: پانزدهم تیرماه نود خورشیدی



بیست و چهار ساعت پس از تنها گذاشتن
نوزاد




رها در حال نشان دادن پشت بازو
یعنی، خیلی خشم



سیر شدی، رها جزقل؟
بیست و دوم تیرماه نود

دوروغ چرا؟ تا قبر آآآآ
این بچچه چهل و هشت ساعته که اولیای خودشو ندیده
بیست و چهارم تیر ماه 1390


رها پر کشید و رفت

بیست و ششم تیرماه نود
ساعت هفت بامداد

عسک ها از: خودم

در اتاقی که پر بود از هیچ خواب بودم.
بیدار شدم دیدم قمری ها توی عکس زیبای اتاقم تخم کرده اند.
 چه دلنشین. باز به خواب رفتم با این فکر که اینبار خواهم دید قمری ها رفته اند و تخم را برده اند. بیدار شدم تما م اتاق صدای پرنده بود . همه جا پر بود از قمری تخم قمری و بقبقوی زندگی ...
هیچ قابی هیچ شیشه ای هیچ حصاری .

نظرات 51 + ارسال نظر
علیرضا دوشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1403 ساعت 23:18

کسی که احساس نداره قلب نداره کسی که خون در رگهاش جاری نیست اصلا زیبایی و مهربانی براش مفهومی نداره ، به همه عزیزانی که به پرندگان و حیوانات مهر میورزند تبریک و تردید نکنند کارمای مثبتشون رو دریافت خواهند کرد ،دم همه گرم جز علی که شرمندم کرد از اسمم با این توهماتش ،رو گوشت متکا بزار علی جون چشمهاتم دستمال ببند آزرده نشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد