عسک‌هایی که می‌گیریم

یک تک درخت دیگر

عسک از: خودم (فرناز)

دقت کرده اید تک درختی که در جایی سبز باشد تنها نیست و تنها ترین تک درخت های تنها آنهایی هستند که در جاهای خشک و بی آب رشد می کنند . انگار آن سختی که می کشند زیباترشان می کند یا با ارزشتر ...

فرناز شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:45

نظرات 8 + ارسال نظر

محسن شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:50

اصلن این عسک شما به نظر من تک درخت نیست. کنارش می شود کلی درخت دیگر کاشت. شاید البته در عسک های من هم این کار بشود ولی ارزش ندارد. آن تک درخت هایی که در مناطق خشک می رویند حتمن از زمین آبی می گیرند. دانشمندان می گویند اگر در بیابانی گیر کردید و از تشنگی داشتید می مردید بگردید یک تک درخت پیدا کنید و زیرش را بکنید حتمن به آب می رسید. البته اگر تا پایان این پروژه زنده باشید. و از تشنگی نمیرید.

چشم . شرمنده ام !!

قلی شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:56

داشتم از اینجا رد می شدم پام خورد به حسود هرگز نیاسود .

کاش می شد بزنمت !

محسن شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:41

یک: نفهمیدم که شما چرا شرمنده شدید؟
دو: چرا این قدر این قلی را اذیت می کنید؟

شرمنده گی من از جانب آن تک درختی بود که به اندازه کافی وزین ! نبود و می تواند همسایه ی چندین تک درخت دیگر !! باشد و نیست .

دوم اینکه او مرا اذیت می کند . از شوخی گذشته با شما نسبتی دارد ؟

پروانه شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:56

با آقای محسن هم رای هستیم.

اگر لازمه کتک هم بابتش می خورم.

منم که با آقای مسحن ! هم رای هستم پس کی قراره بزنه ؟!

محسن شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 16:10

ما با هم دوستیم. نسبت فامیلی نداریم.

قلی یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:04

مرسی از آقای محسن و خانم فرناز و خانم پروانه که مرا نمی زنند. و با من دوست هستند. من این دوستان را دوست دارم و دوست دارم که با آن ها دوست باشم و یک دیگر را نزنیم. چون اگر یک دیگر را بزنیم با هم دوست نیستیم. اصلن کتک زدن خیلی بد است و دوستان با هم می شوند دشمن. تازشم اگر شما مرا بزنید من وقتی بزرگ شدم و زور دار شدم شما را می زنم.

من به سهم خودم : تشکر لازم نیست چون اگر دستم می رسید می زدم

قلی یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 13:05

بزرگ که شدم شما را می بی نم.

تا اون موقع من خودم هم بزرگ می شم .

قلی یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 14:07

تا وختی من بزرگ بشم شما پیر شدید و زورتون به من نمی رسه. ممکنه که اون وخت ملاحظه ی پیر بودن شما رو بکنم ولی معلومم نیست که این ملاحظه رو بکنم. و به قول آقای محسن خبیث باشم.

اشتباهت همین جاست . من تقریبن همسن خودت هستم . وقتی تو بزرگ بشی من هم تازه بزرگ می شم .