عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

رودابه



رودابه در سوک رستم


 

عسک ها از: فرشته کاملان

 

 ارسالی از: خانم پروانه

نظرات 14 + ارسال نظر
فرشته جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 22:13 http://fershteh.aminus3.com/

سلام فرناز عزیز
..
این عکسهایی که کیفیت خوبی هم نداره وبا تلفن همراه گرفتم مربوط به خانم زهرا رسولی بود نمایشگاهی از آثار حجم ...
ایشون در زمینه های مختلف هنری کار می کنند و در رشته ی مجسمه سازی و.... کارهای دیگر فهالیت میکنند عصری که با پدرشون دکتر رسولی که مدیر نشر آهنگ قلم هستند صحبت کردم و خواستم بیوگرافی از کارهای دختر هنرمندشان را برایم بفرستند .. ایشون بیرون بودند و گفتند سعی می کنند تا فردا بدستم برسد به محض رسیدن فرناز عریر برایت می فرستم تا کمی با این هنرمند عزیز آشنا شویم من که خودم به شخصه مفتون کارهای زیبا وپر از حرف ایشان شدم
وبرایشان موفقیت را آرزو می کنم
وهمینطور برای شما
خسته نباشید
وممنون

عکاسی در نمایشگاه و موزه و بخصوص کارهای پشت شیشه خیلی سخته . به هرحال مرسی که زحمت کشیدی و خواهی کشید !

فرشته جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 22:19 http://fershteh.aminus3.com/

باید اضافه کنم
تمام کارها به نوعی از شاهنامه بود
با روح لطیفی از داستانهای شاهنامه با اشعار زیبایی که انتخاب شده بود ومناسب با مجسمه ها گذاشته شده بود
خصوصا در سوگ رستم اینقدر نوشته زیبا بود که دقایقی دوباره .. دوباره خواندم
...
جای پروانه ی عزیز خیلی خالی بود
و تفاوتی که در رودابه دیروز
وروابه ی امروز بود
تفاوتی شگرف...

راستش این ارتباط با شاهنامه از نظر من باید چیزی بیش از نام و گفتار باشه و من در این دو کار این رو نمی بینم . اونچه که در عکس دوم هست منو شدیدا یاد یک کار خیلی قدیمی که تو موزه هنرهای معاصر دیده بودم میندازه کاری که اگر درست یادم باشه اسمش مریم یا مسیح بود ...
کار اول رو هم که من راستش اصلا نمی فهمم .. یعنی حرفی رو که می خواد بگه .. البته من نمی فهمم .

فرشته جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 23:40 http://fershteh.aminus3.com/

یک توضیح مختصری در مورد نمایشگاه بدهم که تمام مجسمه ها به نوعی در رابطه با شاهنامه وداستانهای شاهنامه بود
وبا اشعار زیبایی که نوشته شده بود به زیبایی کار افزوده شده بود
نگاه زیبا.. وحس زیبایی داشت
وجای پروانه ی عزیز خالی بود...

قضاوت من می تونه کاملا غلط باشه چون فقط با دیدن دو عکس دارم قضاوت می کنم .. حتی اگر کارهارو دیده بودم هم قضاوتم می تونست غلط باشه .
اما برای هر آدمی که یک کار هنری رو می بینه یا مثلا می شنوه این حق رو قائلم که می تونه به عنوان یک بیننده نظرشو بگه . من این کارها رو نوعی کار مدرن می بینم که اگر قراره با یک کار اصیل و قوی مثل شاهنامه در کنار هم قرار بگیره باید یک پل ارتباطی قوی داشته باشه . من این پل رو پیدا نمی کنم .

فرشته شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:37 http://fershteh.aminus3.com/

شاید برای این باشه که من عکس از زاویه ی خوبی نگرفتم.. وشاید باید از اشعار قاب شده ومتن قسمت هایی از شاهنامه می گذاشتم و متاسفانه عکسی نبود در اصل می خواستم روزی دیگر بروم برای عکس که اتفاقی پیش امد ونشد .. من فکر می کنم به نوعی شاهنامه را همانطور که گفته اید با نگاهی نو ... دید الان سنجیده بود... وآن مجسمه من هم به نوعی یاد مجسمه ی حصرت مریم افتادم بهترین کار شاید این باشد که خود صاحب اثر از کارهایش .. وحس وحال خودش بگوید چون من مبتدی هم چیزی نمی دانم همان را حس کردم که به تصویر کشیدم...
فکر کنم این نگاه حرف های زیادی به دنبال خواهد داشت
...

پروانه شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:09

وقتی این عکس ها را فرشته برایم فرستاد بی اختیار اشک شوق از چشمانم سرازیر شد. همان چیزی که همیشه به آن فکر می کنم، شاهنامه به زمان خاصی تعلق ندارد! مفاهیمی که در آن وجود دارد متعلق به امروز هم هست و این هنرمند چقدر قشنگ این مفاهیم را به تصویر کشیده است.

درود فراوان بر هنرمند زهرا رسولی

به این عکس ها در همایش پیوند داده می شود.

من هم معتقدم که وقتی یک کار با هویت و قوی باشد متعلق به زمان خاصی نیست . احتمالا پلی را که من دنبالش گشتم تو پیدا کردی .

پروانه شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:13

فرناز جان
تا جایی که یادم هست دستور العمل سابق مدیرین این وبلاگ گرانسنگ این بود که می نوشتند عکس ها از ... و ارسالی توسط...

من بدون اجازه فرشته گرامی عکسها را برایت فرستادم که در اینجا ماندگارش کنی ممکن است از دید عکاسی اشکالاتی داشته باشد که من سر در نمی آورم این عکسها از بسیاری عکسهای دیگر فرشته برایم ارزشمندتر است چون به همراهش برایم شادی آورد.

راستش من متوجه دستور العمل و این حرفها نشدم که منظورت چیست . در مورد این عکسها هم با فرشته هماهنگ کردم .

پروانه شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:23

فرناز گرامی
به تصویر کشیدن شخصیت های شاهنامه از نظر چهره و فیزیک آن زمان بسیار دشوار است و نقاشی های به جا مانده نسخه های خطی معروف مانند بایسنقری و شاه طهماسبی و دموت... شاهنامه را با هنر زمان خودشان به تصویر کشیده اند و چه خوب که امروز با زبان امروز به شاهنامه نگاه شود و نشانی از آن داشته باشد که شاهنامه جایش در موزه ها و محافل ادبی نیست و در اندیشه هنرمند امروزی جای دارد.
می توانم بگویم آنقدر که این تندیس ها ،بیت های شاهنامه را در ذهنم زنده کرد که تماشای نقاشی های نسخه ها خطی زنده نکرده است.

به هر روی از انتشار آنها بسیار سپاسگزارم.

چشم .

پروانه شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:25

فرشته گرامی: در تندیس رودابه در سوگ رستم آن که رودابه را روی دستان دارد زال است؟
در عکس موهای سپید تشخیص داده نمی شود.

زهرا رسولی شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 14:56

سلام
از توجه و علاقه ای که به مجسمه ها نشون میدین خوشحال و ممنونم.
ای کاش پیش از گذاشتن این عکسها دراینجا با من هماهنگ میشد.
....
درعین حال ممنون از نظراتتون /
این توضیح رو اضافه کنم : در این کار ، کاملا آگاهانه و عمدا ،فرم مجسمه "پیتا" (مریم مقدس و مسیح) انتخاب شده تا تدایی گر اثر میکل انژ باشه . / و این به خاطر شباهت هایی ست که بین داستان و شخصیت مریم و مسیح (ع) و رودابه و رستم وجود داشت....

فرشته شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 15:33 http://fershteh.aminus3.com/

خیلی خوشحالم که خود خانم رسولی جواب دادند .. وچه خوب خواهد بود که کمی بیشتر خودشان از کارهاشون و فعالیت هاشون وسایتی که عکسهای نمایشگاه وکارها باشد بگذارند این عکسها با موبایل گرفته شده وکیفیتی هم ندارد
...
ممنون

زهرا رسولی یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 15:09

lممنون
راستش فعلا سایت و وبلاگی ندارم و این کارها رو در جایی ارائه ندادم- اما به امید خدا بزودی سایتی راه خواهم انداخت.
سایت نگارخانه آرتین هست که بزودی قرارست عکس کارها رو بذاره.میتونین مراجعه کنین .


خانم کاملان عزیز، نمیدونم چه توضیح خاصی باید بدم، ولی میتونم اینطور خودم رو معرفی کنم که فارغ التحصیل رشته مجسمه سازی هستم از دانشگاه فردوسی مشهد(واحد نیشابور) - و این کارها مجموعه ایست که برای پایان نامم ارائه شد و بیش از یک سال و نیم ، زمان برد تا انجام بشه. / علاقه مند کار کردن و مطالعه در زمینه شاهنامه هستم و امیدورام از این به بعد بیشتر در این وادی بخوانم و بدانم.

زهرا رسولی یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 15:12

http://artingallery.com/

این هم لینک سایت نگارخانه آرتین

مرسی . لطف کردین .
موفق باشین .

پروانه دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:20

"چشم" فرناز از دید من یعنی اصلا قبول ندارم و این همان چیزی است که در این تندیس ها می پسندم شکستن آنچه که در ذهن ها نسبت به شاهنامه است و بی گمان در ذهن هایی که با شاهنامه آشنایی ندارند بنایی درست نهادن.
خانم زهرای گرامی از فرشته جان آدرس ایمیل شما را گرفتم با شما در تماس هستم.
از فرناز گرامی هم سپاسگزارم که این عکس ها که شاید برای نخستین بار است از آثار خانم رسولی در اینترنت منشر می شود در اینجا منتشر شد.

بطور کلی آدمی نیستم که قرار باشد به چیزی در خودم افتخار کنم . علتش هم این است که آدم واقع بینی هستم _ تا جائی که بتوانم _ تنها چیزی که گاهی باعث میشود کمی کمتر از خودم ناراضی باشم این است که معتقدم ذهنی دارم که نسبتا پذیراست و بخصوص نسبت به خیلی ها می بینم که راحتتر با هر چیز جدیدی و با نگاه های تازه انس می گیرم . _ یا سعی می کنم _ پس اینکه چیزی در دهن من بشکند اصلا کار سختی نیست اما بعد از شکستن چه ساخته بشود حتما مهم است .
ضمنا تشکری هم اگر لازم است از آقای مهدی بهشت است که همه ی زحمتهای این وبلاگ را سالها کشیده اند و می کشند . من فقط سعی کرده ام اگر توانستم کمکی کنم ....

محسن دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:45

امروز انگار قلی از اینجا گذشته. چرا که جلوی کامنت گذاشتن من را گرفته. من حتا خواستم آن شکلک مورد علاقه ام را در پاسخ به کامنت خانم پروانه بگذارم که نوشته بودند خانم فرناز وقتی می گوید چشم ینی نه. ولی نتوانستم. باز هم نوشتمش. این جمله ی خانم ترانه مرا یاد ترانه انداخت. ترانه ی خودم. می گوید در پاسخ درخواست من نگین انشالله. انشالله ینی نه.
(((:

مگه چشم معنی دیگه ای هم داره من نمی دونم ؟
تازه ترانه هم راست میگه .. منم ترجیح میدم یک نه محکم بشنوم .
ا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد