عسک‌هایی که می‌گیریم

تاریخانه

تاریخانه - دامغان

Tarikhaneh

عظمتی دیگر - مسجد تاریخانه

دامغان - آبان ماه 89

عسک ها از: رشاد

بقایای مسجد تاریخانه در دامغان. یکی از جاهایی در ایران که باید پیش از مردن دید. دو بار آن را دیده‌ام و اگر عمری باشد یک بار دیگر هم می روم ببینم. سادگی و صفایی که برای یک مسجد توصیف می‌کنند در اینجا احساس می‌شود. بنا متعلق به قرن دوم هجری و گویا نخستین بنای مسجدی در ایران است. می‌گویند که بر روی آتشکده‌ای ساسانی بنا شده است. وقتی در حیاط آن قدم می‌زدم بی اختیار زمزمه کردم:

ببین کرامت بتخانه‌ی مرا ای شیخ ـــ که چون خراب شود خانه‌ی خدا گردد

***

متن بالا از رشاد بود.

این را هم من اضافه کنم که تاریخانه = تاری + خانه. یعنی خانه خدا. تاری به زبان آذری یعنی خدا. حالا دامغان و آذربایجان چه نزدیکی با هم دارند دیگر دیتیل قضیه است.

محسن مهدی بهشت پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 21:54

نظرات 10 + ارسال نظر

محسن پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 23:51 http://sedahamoon.blogsky.com/

فکر می کنم که اگر خونه آدم این جا باشه میشه سالها بی این که بخوای از توش بیای بیرون سرت گرم باشه. با در و دیوار و سنگ و کلوخ و آن چه که می توانند برایت تعریف کنند.

فلورا جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 16:09

هروقت برنامه ی مسافرتی پیش میاد و ...خب صحبت از مسافرت به کشورهای دیگه میشه همیشه یه ندایی بهم میگه تو هنوز همه ی زیباییهای همین جا رو ندیدی... گاهی جاهایی رو تو همین گیلان میبینم که تا حالا ندیدم... چه رسد به استانهای دیگه...
اینطور عکسها رو خیلی دوست دارم
آدمی از در و دیوار خونه ای که شاید 15-10 سال توش زندگی کرده نمیتونه دل بکنه و حرفها و خاطره ها ازشون داره ... واقعا میشه حرفها از دل در و دیوار این بنا های تاریخی شنید خصوصا اگر با تاریخشون هم آشنا باشیم... اینکه اول آتشکده بوده و بعد مسجد شده... چه نواها و آواهایی توش از دل برخاسته و لاجرم بر دل نشسته و شاید هم ننشسته...میشه توش از تاریخ نیایش بشر هم صحبت کرد

فرناز جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 19:25 http://farnaz.aminus3.com/

من اگر رئیس یک جائی بودم حتما رشاد را در یک جائی استخدام می کردم !!! منظورم اینه که این عکس ها برای پوسترهای توریستی محشره و آرامش عجیب و اسرار آمیز اونجا خیلی خوب حس میشه ..
حالا که من رئیس هیچ جا هستم بهتره رشاد هم در استخدام خودش بمونه و از این عکس ها بفرسته تا ما هم کیف کنیم .
یک - چهارمی محشره
دو - این اسم تاریخانه هم خیلی چند پهلو و زیباست .

فلورا جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 21:13

تاری به ترکی به معنای خداست

چه پیش از اسلام چه پی از اسلام اینجا خانه ی خدا بوده...
با نظر فرناز گرامی در مورد بینظیر یا کم نظیر بودن عکسها بسیار موافقم

رشاد جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 22:32

می خواهم کمی پرحرفی کنم محسن جان. اگر دیدی زیاد است خودت از آن حذف کن. یک، دو:

سرکار خانم فلورا، راست می‌گویید. من در سال‌های گذشته که به نوعی محروم از سفر بودم در دنیای مجازی به گشت و گذار در ایران و جهان پرداختم و دیدنی‌هایی را سیر کردم که بعضی‌هایشان اعجاب برانگیز بود. در سال گذشته که امکان چند بار سفر داشتم با همسر و دخترم (که کارشناس تاریخ است) جاهایی را در کوره‌راه‌ها و ده‌ها دیدیم که باورتان نمی‌شود. دیدنی‌های ایران فقط بناهای بزرگ و معروف اصفهان و تبریز و جاهای دیگر نیست. در هر شهر و دهی می‌توان چیزی بسیار دل‌انگیز و زیبا پیدا کرد: یک درخت، یک مسجد، یک پیرمرد، یا یک دختربچه‌ی روستایی که دل آدم را می‌برند. توصیه می‌کنم به جاهای کوچک بروید و ببینید که من دروغ نمی گویم. ضمنا از نداشتن تنها یک چیز در زندگی خوشحالم که بخل است. اگر در مورد خاصی اطلاعاتی خواستید دریغ ندارم. منتی هم ندارد چون خودم از به اشتراک گذاشتن دانسته‌هایم لذت می‌برم.

سرکار خانم فرناز، کاش در مورد حقوق و مزایا هم چیزی می‌گفتید تا دعا کنم رئیس یک جایی بشوید. با این حال تشویق‌های شما (که به عکاس حرفه‌ای بودنتان ایمان دارم) باعث دلگرمی هوس عکاسی سر پیری است.
خودم هم عسک چهارم را خیلی دوست دارم و نام آن را «ویرانه‌ی زنده» گذاشته‌ام.
نام تاریخانه همان طور که محسن گفته است ترکی و به معنی خانه خداست. گمان من بر این است که چون در دوره‌ی سلجوقیان این منطقه محل ترکتازی آنها بوده است (و مناره‌ای هم در کنار تاریخانه از آنها به جا مانده) این نام از آن زمان مرسوم شده و پیش از آن نام دیگری (شاید عربی ، مثلا فقط مسجد) داشته است.

خسته نباشید (از خواندن)

اصلنم زیاد نبود.
خب بهتره این عسک چار رو ویرانه زنده بگذاریم.

فرناز شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:44

رشاد : هاها !! اگر من حرفه ای هستم پس نگران نباشید که به زودی آنهم با حقوق و مزایای بالا استخدام خواهید شد . لطفا یک فرم مجازی پر کنید !!!

فلورا جان دیدن کامنت های تو در همه جا و همیشه هم مرا خوشحال می کند و هم چیزی برای یاد گرفتن در آن است . مرسی .

آقای مهدی بهشت عزیز از هر نوشابه ای که اینجا باز می شود بی تردید یک قلپ هم مال شماست . بفرمایید .

ممنون.
چه خوب. فک نمی کردم به منم نوشابه برسه.
قلپ قلپ جمع شود وانگهی خانواده دو لیتری کوکای اصل مشدی شود.

آرمین شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 20:32 http://khialati.iranblog.com/

آقا محسن حوس کردم عکس بابام رو بهتون نشون بدم . من عکس های سیاه سفید رو خیلی دوست دارم به نظرم هرچی از عمر عکس ها میگذره باارزش تر میشن .
http://up.iranblog.com/images/8anp5262dsnm4ibtp1wi.jpg
http://up.iranblog.com/images/aejoyzwhmj8u29rztje.jpg

لینک را ندیدم. و با پیغام خطا مواجه شدم.
حق با شماست. خیلی چیزها قدیمی اش با ارزش تر می شود.

آرمین شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 21:39 http://khialati.iranblog.com/

۲تا لینک جدا از هم هستش.من الان امتحان کردم شد. نشدم نشد دیگه قسمت نبوده

دیدم. ولی بابات خیلی باباست.

پروانه یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:39

هی میام این عکسا رو تماشا می کنم و در دنیای خیال غوطه ور میشم و پاور چین پاورچین میرم