عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

رفتند



بیست و هشتم شهریورماه نود


عسک ها از: خودم

محسن مهدی بهشت شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:26
نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 16:02

دلم گرفت ... حیف شد رفتن!
این عکس آخری اشکمو در آورد...
امیدوارم شما غمگین نباشین...

این رفتن نشان داد که حتا کژدم که فکر می کردیم قادر به پرواز نخواهد بود هم رفت.
اینش قشنگ بود.
اگر نه ما هم دلمان تنگ می شود. ولی باید می رفتند. از آغاز هم روشن بود که روزی خواهند رفت.....
زایشگاه آماده پذیرایی از پرندگان آبستن حوادث است.

پروانه یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:23

چه خوب چون هوا دیگه دراه سرد میشه و اینا باید جون بگیرن. زمستان در راه است.

بهتره اونجا دونه بریزید چون دیگه خدمت گلهاتون رسیدند

من هر چی گلدون گذاشتم پشت پنجره و یک کمی دونه هم کنار گل ها، هی اومدند و روی گلها قدم رو کردند و رفتند اگر هم نمی تونستند روی گل ها قدم بزنند می رفتند اون بالا روی طاقچه بالای پنجره، روشون پی پی کردند
آخر گلدونها رو برداشتم اونجا شد جای دانه خوردن بعد فکر کردم نوکشون درد می گیره از یه جای سختی دونه بردارند بهتره یک گلدون رو پر خاک بزارم اونجا و توی اون دونه بریزم.

بعدش دیدم سر اون دونه ها چنان می زنن تو سر و کله هم و با بالشون همدیگه رو می زنند که بهتر دیدم یک گلدون دیگه هم اضافه کنم تا دعواشون نشه..

امروز صبح ساعت شش صبح کبو ترها هم اومده بودند دانه بخورند و شلوغ و پلوغ کرده بودند سالار گفت مامانا اومدن برا بچه هاشون دونه ببرن تا برن مدرسه..
ها ها ها

اومدم پایین دیدم بچه های منتظر سرویس دارن پرنده ها رو نگاه می کنن و مادرشون میگه دارن گلها رو خراب می کنند.. گفتم نه دیگه گلدون بیرون پنجره تعطیل شد اونجا شد محل ریختن آب و دونه.. بخورن حال کنند..
..
***
تا جوجههای رها پرواز نکرده بودند می شد یه علامتی روشون گذاشت ببینید کی برمی گردند؟

علامت لازم نیست. این روزا هر یکی دو ساعت یکبار میان یک سری می زنند به گلدان و از توی خاک یه دونه ارزن پیدا می کنن و میخورن و میرن. هر وخت که دو تا قمری ریز نقش با هم میان میشنین معلومه که خودشونن. رها هم گاهی میاد و سری میزنه و یک بغبغویی میکنه و میره. بیشتر اعتراضه. یعنی گلدون خالیه.
من تازگیا فهمیدم که پرنده ها هم عین ما توی محله هستند. فوقش از صب تا شب یکی دو خیابون برن جلو و عقب و برگردند. اینا خودشان هم محدوده ای دارند که هر پرنده ای نمی تونه بیاد توش. یه جورایی با هم خونواده ایم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد