عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

بنشین و آرام بگیر

 بنشین و آرام بگیر

 

بنشین و آرام بگیر 

عسک از: فرناز بدیعی

نظرات 3 + ارسال نظر
پروانه پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 15:30

جه اسم خوبی روش گذاشتین..

اسم هم کار خود عکاس است. قرار شده هر کس عسکی برای این صفحه می فرستد یک اسم هم خودش برای عسک انتخاب کند. اسم عسک مکمل خوبی برای انتقال هرچه بیشتر حس عسک، به بیننده دارد.

فرناز پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 18:33 http://farnaz.aminus3.com/

یک بحث جالبی همیشه در این فوتوبلاگ ها یا جاهای شبیه وجود داره و اون اینکه بعضی از عکاس های خیلی حرفه ای معتقدند که نباید با اسم گذاشتن به ذهن بیننده جهت بدن و خیلی اصرار دارن که عکسشون اسم نداشته باشه اما من هم خیلی معتقدم که اسم کمک می کنه برای انتقال حس و خیلی هم خوبه که باشه .
+‌+‌+
دیروز نوشته ای می خوندم که یک استاد عکاسی نوشته بود بعد از چند ساعت کار تدریس و خستگی زیاد تو خیابون یک تاکسی زده به آینه ی ماشینش و این برگشته با داد گفته این چه طرز عکاسی کردنه ؟؟!! اونها هم کلی بهش خندیدن حالا من نگرانم که شما موقع حرف زدن هم خیلی جدی بگین عسک و همه به شما بخندن ! البته خنده که بد نیست :‌ )

بخندن؟ مگه غلط می گم؟ عسکه دیگه. مگه نیست؟
ولی بخندن. اگه با عسک گفتن من مردم می خندن، من کار خودمو کرده ام. بگذار دیگرون گریه شون بیندازن.
اسم عسک را با شما موافقم. ببینید یک عکاس -من نمیدونم این عکاس رو باید چی بگم؟- ممکنه عسکی بندازه و بینندگان هر کسی از ظن خودش بشه یار عکاس. این یه کاره و اسم گذاشتن یه کار دیگه و باعث میشه که همه نزدیکتر بشن به حس عکاس. من دومی رو بیشر دوست دارم.

شهرزاد شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 18:04 http://se-pi-dar.blogsky.com

از این عکس و اسمش یاد این شعر افتادم: "وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد