عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

کیلویی چند؟

  

کیلویی چند؟ 

عسک از: علی

نظرات 12 + ارسال نظر
پروانه دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:51

سه تا کارتن موزی لبریز از این جور کتابها ی تاریخ مصرف گذشته دم در. سرایدار برد داد به دکه باز یافت سر خیابون داد .
چندشو نمی دونم.

دکه های بازیافت معمولن پولی نمی دن. خیلی که بدن بشه باهاش دو تا همشهری خرید.

علی دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 14:03

نهههه.... کتابهای تاریخ مصرف گذشته چیه. در به در تو کتابخونه های دانشکده های مختلف باید بگردی دنبال یه همچین کتاب هایی. تازه فقط میدن بخونی و بیاری. من فقط باید برم از صاحبش بپرسم این کتاب را از کجا گیر آورده؟ آخه اینجا (اهواز) که جمعه بازار نداره!!! جوابش را براتون میذارم. یارو بعد از عمری درس خوندن فکر نکنم وقت داشته باشه بره پیش این دست فروشها وایسه ببینه چی دارن که این یکیش به دردش خورده باشه.

ببینم تو مگه با کتاب سال ۲۰۰۱ داری درس می خونی که خیر سر من بشی دکتر؟ با این حساب اصلن در جریان پیشرفت علم پزشکی نیستی که. هر چند که چشمم کور دندم نرم اگه مریض شدم و دوا خواستم میام پیشت. یا به قول محسن نامجو هر وخت نیاز به الکل طبی و شربت سینه و قرص کدیین پیدا کردم. اونوخت بهم نگی برو دواخونه بغلی ما نداریم.

فرناز سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 19:43 http://farnaz.aminus3.com/

عجب ! تازه فهمیدم این اصطلاح کیلوئی چند در مورد بعضی چیزها دقیقا یعنی چی ! مثلا علم کیلوئی چنده ؟ !

عدم تعادلی که در کار هست و سرگیجه میاره خیلی به جا مناسبه . تعادل کیلوئی چنده ؟‌‌‌
:‌)

علم که کیلویی هزار تومنه. تعادل رو نمی دونم.

رشاد چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 16:33

اون علم تاریخ مصرف گذشته است که کیلویی هزار تومنه. علم روز کیلویی صنار هم نمی ارزه.

یعنی شش قدیم لیسانس الان بود؟

علی جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 20:31

حالا هی بگین برا خودتون. به عنوان حمایت از جامعه علمی دیگه نمیام به وبلاگتون. برین بابا با این عسکاتون. اومدین سوداستفاده کردین از من. من را گول زدین که این عکس را بفرستم و بعدش آره؟ باشه. ژس منم آره...

خب نیا. فک کردی عاشق چشم و ابروتیم گفتیم عسک برامون بفرست. ما می خواستیم استفاده ابزاری از تو بکنیم. تو هنوز از میزان خباثت ما خبر نداری. کجای کاری مرد؟
تازه تو خودتم یه چیزیت میشه. این همه عسک گل و بلبل و درخت و برف و طبیعت برمیداری عسک کتاب کیلویی میفرستی.

علی شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:43

خیلی خبیثی. اگه ندیدی. . . چه تهدیدیه؟ من که هیش کاریت نمیتونم بکنم!!! ولی خیلی خبیثی اینطوری با پسرت صحبت میکنی. پس فردا که زبونم لال از کی میخای قرص بخری؟ من. آقا برو ته صف.

به من میگی برم ته صف؟
عاق والدینت می کنم. صب کن.

علی شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:45

بعدش اون عکسای شمال درپیتی تون هم به درد خودتون میخوره. اینا را میشه تو همه وبلاگا پیدا کرد. مردی برو یه کتاب مرجع کیلویی پیدا کن بیا صحبت کنیم. هه.

برم بازار برات پیدا می کنم. اونم تنی 1000 تومن.

علی شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 22:34

تنی که هیچی. ربع کیلوییش هم گیرت نمیاد. حالا این دوتا عکسم میفرستم بعدش تحریمات را ادامه میدم. ببینم تو این سری چقدر خبیثی!!!

از حالا بهت بگم که آخر خباثتم.

علی یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 19:16

خباثت خودتو نشون بده بابا. خیلی خبیثی. خیلی خیلی خبیثییییییییییییییییی.... نشونت میدم بالاخره. وایسا خبیث. ماچ

اوکی مای بوی.
یو کن سی مای خباثت.
هاگ.

علی یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 20:25

آره؟ ایندفعه تازه میخای خارجیش را نشون بدی؟ خدا رحم کنه. دفعه پیش تحریمت کردم و دیگه کلن تو سایتت نیومدم. ایندفعه دیگه اومدی دیدی وبلاگت پرپر یخه من را نگیری ها. اگه شما خبیثی منم یه کم اعصابم خرابه :))

پرپر یخه یعنی چی؟

علی دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 00:45

پرپر شده!!! دو تا کلمه با هم ادغام شدن. یع نوع ادبیات جدیده. به جای این که از من ایراد بگیری برو از بابای آرمین یاد بگیر که یه عالمه وزنه با خودش برده بالا و ما هنوز هیچ چیزی را نتونستیم ببریم بالا که هیچ. چرا یه چیزی را بردیم بالا و اونم خباثت شما بود. خبیث

خباثت من بالاترین خباثت در طول تاریخ جهانه.

علی دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 15:29

خودم رو دستت را میارم. حالا ببین. از همین الان میتونی من را خبیث صدا کنی.

تازه شدی فرزند خلف.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد