اگه چشم زخم یکی بخوره به اون گلدون و بشکنه می دونید چه به سر اون کامپیوترتون میاد!
ببخشیدا چون نگهداری درست کامپیوترها از وظایف کاری و شغلی من هست با اینکه عاشق گل و گلدون هستم هیچ گلدونی رو با لای کامپیوتری نمی تونم ببینم.
همین چند روز پیش یکی از گلدان های شیشه ای ما بیش از ده سال در خانه ی ما زندگی می کرد از میان دو نیمه شد...ما مردم ایران که اصولا و کلن چشم خورده هستیم و نیازی به چشم کردنمان نیست ولی حتمن تیر غیب بود!
شما بسیار درست می فرمایید و ممنون ولی منم یک دفاعی بکنم.: اون مادر بلندگوهامه. یک لیوان آبی که توی گلدونه اصلن به کیس نمی رسه. و اینجوری که از قرائن و شواهد پیداست آسیبی نمی بینه. ولی حالا فرض کنیم ببینه و بخوام برش دارم. چه بکنم؟ درصدی از انرژی کاریم رو این گلدونه میده. بازم فکر می کنم که از اون بالا هم بیارمش پایین و یه جای دیگه بزارمش. راستی یه چیز دیگه. این مگر یهو مثل گلدان شما از وسط به دو نیم بشه. یعنی عمرش به آخر برسه اگر نه چشم همه ی چشم زنان محل کارم را کور کرده ام.
اگه لنز دوربینتو یه کم می چرخوندی گلدونهای من هم الان تو عسک بود اشکالی داشت !
وقتی میگی گلدونهای من هر کی ندونه فکر می کنه که یک مزرعه گلدون دارید. اشکالی داره خودتون یک عسکی از دسک تافتون بندازید و برامون بفرستید تا اینجا بگذاریم؟ اصلن اینو از همه می خوایم. خوبه؟ خوب نیست؟ باشه. هر چی شما بگید.
نوکر چندتا چیزم: ۱. فندکتون ۲. اون گل و گلدون خوشکل ۳. اون همه ریخته و پاشیدگی زیر مونیتور ۴. اون موس سمت چپ که به ما هم یاد دادین اما هنوز باش مشکل داریم ۵. خودتون ۶. این همه سیم کشی روکار ۷. اسه طلایی که هنوزم همونه ۸. اون چیه پشت گلدونه قایم شده؟
همه رو درست گفتی. ولی اس نقره اییه. زیر فندک. بی خطرترین سیگار دنیا. کار با موس سمت چپ نمی کنی. وگرنه باید تا حالا یاد گرفته باشی. البته شما دولتمردان که با نوت بوک کار می کنید درد ما پیسی کارارو نمی دونین. پشت گلدون؟ آها اون ریموت بلندگوه که خراب شده. ولی خب نمیشه انداختش دور. باید با بلندگو انداختش دور.
زیر سیگاری مشترک
یعنی توام از همین داری؟ چه خوب.
اگه چشم زخم یکی بخوره به اون گلدون و بشکنه می دونید چه به سر اون کامپیوترتون میاد!
ببخشیدا چون نگهداری درست کامپیوترها از وظایف کاری و شغلی من هست با اینکه عاشق گل و گلدون هستم هیچ گلدونی رو با لای کامپیوتری نمی تونم ببینم.
همین چند روز پیش یکی از گلدان های شیشه ای ما بیش از ده سال در خانه ی ما زندگی می کرد از میان دو نیمه شد...ما مردم ایران که اصولا و کلن چشم خورده هستیم و نیازی به چشم کردنمان نیست ولی حتمن تیر غیب بود!
شما بسیار درست می فرمایید و ممنون ولی منم یک دفاعی بکنم.:
اون مادر بلندگوهامه. یک لیوان آبی که توی گلدونه اصلن به کیس نمی رسه. و اینجوری که از قرائن و شواهد پیداست آسیبی نمی بینه. ولی حالا فرض کنیم ببینه و بخوام برش دارم. چه بکنم؟ درصدی از انرژی کاریم رو این گلدونه میده. بازم فکر می کنم که از اون بالا هم بیارمش پایین و یه جای دیگه بزارمش.
راستی یه چیز دیگه. این مگر یهو مثل گلدان شما از وسط به دو نیم بشه. یعنی عمرش به آخر برسه اگر نه چشم همه ی چشم زنان محل کارم را کور کرده ام.
اگه لنز دوربینتو یه کم می چرخوندی گلدونهای من هم الان تو عسک بود
اشکالی داشت !
وقتی میگی گلدونهای من هر کی ندونه فکر می کنه که یک مزرعه گلدون دارید. اشکالی داره خودتون یک عسکی از دسک تافتون بندازید و برامون بفرستید تا اینجا بگذاریم؟
اصلن اینو از همه می خوایم. خوبه؟
خوب نیست؟
باشه. هر چی شما بگید.
نوکر چندتا چیزم:
۱. فندکتون
۲. اون گل و گلدون خوشکل
۳. اون همه ریخته و پاشیدگی زیر مونیتور
۴. اون موس سمت چپ که به ما هم یاد دادین اما هنوز باش مشکل داریم
۵. خودتون
۶. این همه سیم کشی روکار
۷. اسه طلایی که هنوزم همونه
۸. اون چیه پشت گلدونه قایم شده؟
همه رو درست گفتی. ولی اس نقره اییه. زیر فندک. بی خطرترین سیگار دنیا.
کار با موس سمت چپ نمی کنی. وگرنه باید تا حالا یاد گرفته باشی. البته شما دولتمردان که با نوت بوک کار می کنید درد ما پیسی کارارو نمی دونین.
پشت گلدون؟
آها اون ریموت بلندگوه که خراب شده. ولی خب نمیشه انداختش دور. باید با بلندگو انداختش دور.
آره.
فکر هم نمی کردم اسلیم استفاده کنید.
آره. تازگیا و در سراشیبی قبر سراغ اسلیم رفتم.
شما مگر در دفتر کارتون اجازه سیگار کشیدن دارید؟؟؟
ما دم پنجره میشنیم. در نتیجه بعله.