عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

آرامش گهر

 دریاچه گهر 

 

دریاچه ی گهر  

 

 دریاچه ی گهر

 

 دریاچه ی گهر

 

  دریاچه ی گهر

 

 دریاچه ی گهر

 

 دریاچه ی گهر

 

دریاچه گهر 

اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ 

عسک ها از: فیروزه

نظرات 7 + ارسال نظر
علی یکشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 21:39

پارسال تو همین ماه بود رفتیم. به آبش نمیومد اینقدر سرد باشه. تا مچ پام بیشتر تو آب نبود. اما نتونستم تا ده بشمرم! ممنون که این عسکا رو گذاشتین. هم شما و هم فیروزه :)

پس همین بود که کلی عسک برام فرستادی؟

علی دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:44

حساب آی کیو من را هم بکن و جملاتت را مختصر بنویس. من که نفهمیدم منظورتون چی بود؟

باشه.

پروانه دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:23

بامداد امروز ،در این هوای بارانی و تمیز و نایاب تهران این عکس ها خوش می آیند.

فیروزه که گفته بود نمی تواند کوه برود . یعنی اینجا کوه رفتن نیست و من سال هاست در آرزوی دیدن آنجا مانده ام!

فیروزه گرمی
از آن بالا شهر وَرو گِرد- بروجرد- دیده نمی شد به گونه ای که گِردی سبز دور شهر دیده شود؟

فیروزه دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:42

به پروانه ی عزیز

راستش اینجا کوه نیست ولی یه پاده روی طولانیه باید ۱۸ کیلومتر راه بری تا به این دیاچه برسی من هم دل و زدم به دریا و رفتم ولی و حالا هم دارم جواب پس می دم چون پام ورم کرده و دادش درموده و ساکت هم نمیشه ولی ارزش داشت جای همگی خالی

رشاد دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 23:20

صد آفرین به همت خانم فیروزه. سال هاست در حسرت دیدن گهر هستم.

علی پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 21:55

رفتن به گهر از دو مسیر امکان پذره. یکی از مسیر شهر درور که با ماشینت میری بالا و باید ۱۸ کیلومتر راه را ژیاده بری. البته راهش خیلی سرسبزه و اصلن خسته کننده نیست. خر و قاطر و اینا هم هستن که کوله ها را براتون بیارن. در بهترین حالت یه چیزی حدود سه و نیم ساعت طول میکشه که البته ما هشت ساعته رفتیم. چون هر کدوم اندازه سه تا قاطر بار داشتیم!! مسیرش خیلی قشنگه و به قسمتی از دریاچه میخوره که بهش رسیدن و محافظت شده ولی به قسمت کوچکی از جنگل دست رسی داری و تا جنگل اصلی باز هم یکی دو ساعت باید راه بری. از لحاظ امنیتی هیچ مشکلی نداره. جای پای خرس ممکنه ببینین که خرس های اونجا گیاهخوارن و شب هم اگه خیلی خلوت باشه ممکنه یه گرازی بیاد کنارتون یه کم سروصدا کنه. اما بی خطره.
مسیر بعدی از طرف شهر علیگودرزه. یه مسیر با حدود یک ساعت پیاده رویه که راهش هم سخت نیست. اما سرسبز نیست و اکثرن شنی و خاکیه. پارکینگ هم برای ماشین ها نداره و باید ماشینتون را بسپرین دست عشایر. اما میگن قابل اطمینانن. از اون مسیر میرسین به قسمت اصلی جنگل. خیلی زیباست. اما امنیت اون طرف را نداره. امنیت نداره منظورم این نیست که میگیرن میخورنتون. منظور اینه که سعی کنین بیش از ۴-۵ نفر باشین و برین. چون کسی نیست که کمکی بتون بکنه. به دریاچه پشتی هم خیلی نزدیکین که متاسفانه الان دیگه شبیه باتلاق شده و به ما توصیه کردن که نرین. ما هم نرفتیم. چون ما خیلی حرف گوش کنیم. آب دریاچه الان خیلی سرده. شبش هم تقریبا سرده اما روزش نه. نیاز به چادر و کیسه خواب و چراغ قوه و طروف و اگه سیگار میکشین سیگار و غذای کامل هم حتمن هست. چون هیچ مغازه ای اونطرف ها نیست. از همون شهر که خازج میشین مغازه ها تموم میشه. البته اون موقع اینطوری بود. این فصل هم بهترین فصل رفتن به گهر برای مناظر طبیعیش و تابستان هم فصل خوبی برای شنا و ماهیگیریه. راستی این فصل یه قشنگی دیگه هم داره که فصل تخم ریزی ماهی هاست. اجازه نمیدن ماهی بگیرین ولی دریاچه پر از ماهیه.

این راهنمایی مفصلی که کردی رو یادمون می مونه.

حسام ساکی پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:33 http://www.hunting-boroujerd.persianblog.ir

سلام دوست عزیز ! خیلی جالبه ! من هم در همون تاریخ گهر بودم و یک عکس دقیقآ شبیه عکس شما اما با زاویه بهتر دارم ! خیلی زیباست . ۲۰ بهمن ماه عازمم دوباره !

شاد باشید.
عسکتان را پیدا می کنم و می بینیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد