عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

همسایگان شقایق ها















جاده کامیاران به سنندج
اردیبهشت ماه نود

عسک ها از: خودم
عسک آخر از: نیلوفر

نظرات 3 + ارسال نظر
روزبه جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 14:06 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

آقا درود.
دلمان برایتان تنگ شده بود و هر شب چشم به راه صندوق پستی که خبر آمدن شما را برایم پست می کند.

+ شما هم از سنندج _نزدیکی های مهاباد_ عسک بذارید و ما را دلتنگ روزهای خوب گذشته کنید.

چشم. این عسک های سریالی ادامه داره

سروی شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:35 http://matrook.blogsky.com/

واااااااااااااااااای ... واای خداجون چقدر گل ... چه قدر گل ...
چرا هی دل ما رو می سوزونید با عسک این گلا؟
ما گناه داریم خب؟
تازه سریالشم می خواید بذارید؟

این انصافه؟

آری انصاف است. همانا که به درستی این است سزای بندگانی که به این نعمات سر نمی زنند و آن ها را پاس نمی دارند.

بگذریم که خود ما نیز به گونه ای از بد حادثه اینجا بودیم.

پروانه یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:40

چه سکوتی!
صدای بال زنبور ها و حشرات را می شنوم!

درست همین جوری بود که گفتید. گاهی صدای اتومبیلی از جاده می اومد ولی فقط گاهی چون صبح زودم بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد