یاد یه خاطره ای از همونجا افتادم. یه جایی همون نزدیکی های پرچم یه چاهی بود خیلی عمیق. روش یه در آهنی ست که با دیدن ته چاه تن آدم شروع میکنه به لرزیدن. یه خانواده اومده بودن نشسته بودن روی در چاه. هرلحظه ممکن بود با مغز سقوط کنن!
کاش سقوط می کردن و درس عبرتی می شد برای سایرین.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
یاد یه خاطره ای از همونجا افتادم. یه جایی همون نزدیکی های پرچم یه چاهی بود خیلی عمیق. روش یه در آهنی ست که با دیدن ته چاه تن آدم شروع میکنه به لرزیدن. یه خانواده اومده بودن نشسته بودن روی در چاه. هرلحظه ممکن بود با مغز سقوط کنن!
کاش سقوط می کردن و درس عبرتی می شد برای سایرین.