دریچه ای به سوی نور

پروانه دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 18:41

به فرناز :
اومدم اونی که گذاشتی رو زمینه صفحه اون قارقارک گذاشتی بفرستم ،شماره ش 31 بود ،انگاری اشتباه کردم اون عکس خیلی بهتر از اینه. برم پیداش کنم

***
(اون یکی هم همین دریچه است ولی بهتر از اینه )

روزبه سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 00:24 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

دلمون تنگ شده بود.

+ آقا چطور میشه عسکامون اینجا به نمایش عموم گذاشته بشه؟
باید چه کنیم؟

منم دلم تنگ شده بود.
باید عسکی که خودت انداختی رو بفرستی برام و من اینجا آپ کنم.

پروانه سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:58

به نظر می آید عکس در بهار گرفته شده! اگر اشتباه نکنم گوشه سمت راست در یک گلدان سفالی کوچک، پامچال های زرد رنگ و سر زنده ای دیده می شود.
آن چیدمان زیبای گلها در گلدان تنگی شکل هم نشان از گیاهان خودروی صحرایی را دارد.

فرناز گرامی کمی در باره ی این عکس برایمان بنویس!

ترانه می گوید پنجره «چشم ساختمان» است.

شما چقدر در گیاه شناسی دانشمندی.

نیلوفر سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:14

البته روزبه جان توجه داشته باشید که برای آپ شدن عکس هاتون باید یک پارتی قوی داشته باشید چون این آقای مهدی بهشت عزیز هر عکسی را اینجا آپ نمیکنند . مثلا خود من تا حالا ۵۰۰۰۰۰۰۰ تا عکس سگ و گربه و مار و افعی وشیر و پلنگ و گل و بلبل براشون فرستادم فقط ۲ تا از آنها در این جا آمده است .

تف به این دستی که از بچگی نمک نداشت.

پروانه سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 20:38

برای فیروز این پاسخ شما را گفتم و کلی خندیدیم و گفت برایتان بنوسم: شما هم خوب دانشمندها رو می شناسید!

امیدوارم همیشه خندان باشید.
من اصلن کارم همین است.
به هر که یک ذره از خودم در هر زمینه ای بیشتر بداند می گویم دانشمند.
چه برسد به گیاه شناسی که به اندازه یک برگ هم از آن سر رشته ندارم.
هیچ درختی را تا میوه نداشته باشد نمی شناسم. هیچ گلی و هیچ گیاهی را.
شما در تاریکی این عسک، پامچال و گل های صحرایی دیدید. این می دانید یعنی چه؟
یعنی خیلی دانشمند.

شهرزاد چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:47

این گلدان‌ها چه باغچه کوچک خندانی کنار این پنجره درست کرده‌اند و چقدر رنگ آسمان بالای سر این گلدان‌ها آرامش بخشه... سایه روشن‌های زیبای زندگی

پروانه چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:13

اگر به شما بگویم دهاتی هستم و کودکیم در خانه ای میان باغی پر از میوه و حاشیه هایش پر از تمشک و گیاهان صحرایی و....گذشته آنوقت می بینید که شناختن گیاهان و درختان از روی برگ و تنه ی درختان کار ساده ای است.

می بینید که طبیعیه شما شهری ها مدل اتومبیل و هواپیما و ..می شناسید ما گلهای صحرایی!

مشکل این جاست که من مدل ماشین ها را هم نمی شناسم. به ویژه ماشین های امروزه را. باید اسمشونو بخونم.