عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

موزه ی سنندج

موزه ی سنندج سرای سالار سعید

 

موزه ی سنندج 

سرای سالار سعید

نمای بیرونی 

نوروز هشتاد و نه خورشیدی  

  

موزه ی سنندج 

نمای درونی

بهمن نود خورشیدی


عسک اول از: نیشتیمان

عسک دوم از: خودم

نظرات 5 + ارسال نظر
پروانه دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:40

فکرشو می کنم از اینجا آفتاب بیفته داخل بنا!
چی میشه!

تا حالا اینقدر شیشه های رنگی یک جا ندیده بودم!

روزی در یک جایی کسی در مورد این رنگ ها و ویژگی آن ها می گفت که جالبترین اش که به یادم مانده است رنگ زرد است. می گفت:
رنگ زرد مانع ورود پشه به داخل بنا می شود.

فرناز دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:15

این پنجره هائی که شیشه های رنگی دارد همیشه بشدت حال من را دگرگون می کند . فکر می کنم در زندگی قبلی در خانه ای زندگی می کردم که از اینها داشته یا شاید سازنده اینجور پنجره ها بوده ام ....
اینها قدیمی است و اینقدر خوب نگهداری شده ؟
اینها جدید است و اینقدر خوب ساخته شده ؟
اینها اصلا خوب نیست عسکاس آن را خوب گرفته ؟
اصلا اینها پنجره نیست ؟

خیلی دلم می خواست امسال عید برویم کردستان و مخصوصا سنندج .. عیدها خیلی جاهای ایران را گشته ایم و دیده ایم ..
متاسفانه نشد که بشه !
حالا شما هی پز این سنندجتان را بدهید .

موزه ی سنندج را گوگل کنید چیزهای زیادی در مورد آن پیدا می کنید. از جمله این که بعد از انقلاب به دلیل نامعلومی، قسمتهایی از این بنا سوخت و دوباره بازسازی شد. ولی به همان شکل گذشته. از نزدیک که به در و پنجره و دیوارها نگاه کنید قسمت های قدیمی و جدید کاملن مشخص هستند. می دانید کسانی که این بازسازی ها را انجام میدهند در کار خودشان استادند. گاه که فرصتی بوده ایستاده ام و کارشان را تماشا کرده ام که همیشه در گوشه ای و اتاقی ازاین بناها مشغول به کار هستند.
در ضمن خب چیزهای خوب پز دادن هم دارد. پول که نداریم پزش را بدهیم. پز این ها را می دهیم.

پروانه چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:25

نمای بیرون قسمت بالای پنچره ها نشان نمی دهد که از داخل شیشه ها مشبک و رنگی هستند!

به نظر می رسد که شیشه های بالا در طی این دو سال عوض شده باشند. چرا که این شیشه ها به تعداد انگشتان دست کلن قدیمی هستند و تقریبن همه قبل از بازسازی شکسته بودند.

رشاد چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 20:40

اگر حافظه‌ام درست یاری کند و آلزایمر هنوز آسیب جدی نرسانده باشد، پنجره دو پوشه بود. یعنی هم نمای بیرونی درست است هم نمای درونی. در این عکس‌ها هم سایه‌های هر کدام را می‌شود زیر آن یکی دید.

من با این دقت به پنجره نگاه نکردم. می دانستم که نوروز دوباره می بینمش. گذاشتم برای آن وقت. حتمن نظر تو درست است.

فرناز چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 23:15

شنیدم در دفتر تهران یک کارخانه مهم ـ که در تهران نیست ـ یک نفر از بس این عکس را دوست داشته گذاشته روی دسک تاپش و هر روز با دقت به آن نگاه میکرده و منتظر بوده که آفتاب را از پشت این شیشه های رنگی ببیند ... این کار باعث شده که کار را فراموش کند و تا مرز اخراج شدن پیش رفته . بعید می دانم اخراجش کنند البته هنوز خبر جدیدی هم ندارم .

عمرن اخراجش کنند. خودشان هم می دانند که اگر اخراجش کنند کارخانه را باید ببندند. پس بهتر است اصلن این عسک را بکنند انگ کارخانه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد