عجب !! من که هنوز نمی دونستم این عکس اینجاست در موردش در بعد از بیست و سه سوال پرسیدم حالا مجبورم سوالمو دوباره بپرسم . ( مجبورم ..... ! )
چه بیمارستان مدرنی : اطلاعات مربوط به مریضان و پزشکان به روی آی سی های نامرئی در گوشه ای مرئی انبار می شود .
احتمالا اسم بیمارستان یادتونه هنوز ؟؟ !!
این بیمارستان محل زندگی من است و نام آن را می دانم. ولی برای زیاد نشدن دست، و هجوم بیماران سیگاری به آن جا و تعطیل نشدن کافه ی بنده، اجازه بدهید از افشای نام خودداری کنم. در ضمن امیدوارم که هیچ وقت در بیمارستانی بستری نشوید. اگر هم شدید باید عرض کنم کلیه بیمارستان ها برای جلوگیری از ترشح ریه ی بیماران سیگاری و به سرفه افتادن آن ها، مجوز کشیدن سیگار را صادر می کنند.
داشتم از بیمارستان رد می شدم پام خورد به پرونده های مریض ها و مدارک دکترها .. همه ی اینا پخش و پلا شد .. بعد دیدم یه تابلو مونده با اطلاعات مفیدی که روی اون هست می خواستم یه لگد هم به اون بزنم پام نرسید بهش . دارم میرم یه چارپایه بیارم بذارم زیر پام .................................
من تا به حال فکر می کردم که پای تو تصادفی به این ور و اون ور می خوره. حالا فهمیدم که عمدن این کارو می کنی. ممکنه بگی چرا؟
عجب !! من که هنوز نمی دونستم این عکس اینجاست در موردش در بعد از بیست و سه سوال پرسیدم حالا مجبورم سوالمو دوباره بپرسم . ( مجبورم ..... ! )
چه بیمارستان مدرنی : اطلاعات مربوط به مریضان و پزشکان به روی آی سی های نامرئی در گوشه ای مرئی انبار می شود .
احتمالا اسم بیمارستان یادتونه هنوز ؟؟ !!
این بیمارستان محل زندگی من است و نام آن را می دانم. ولی برای زیاد نشدن دست، و هجوم بیماران سیگاری به آن جا و تعطیل نشدن کافه ی بنده، اجازه بدهید از افشای نام خودداری کنم.
در ضمن امیدوارم که هیچ وقت در بیمارستانی بستری نشوید. اگر هم شدید باید عرض کنم کلیه بیمارستان ها برای جلوگیری از ترشح ریه ی بیماران سیگاری و به سرفه افتادن آن ها، مجوز کشیدن سیگار را صادر می کنند.
نخیر. متوجه نشدید! رسما گفتن که مراجعان خودشون رو به زحمت نیندازند. اطلاعاتی در کار نیست.
در واقع انگشت شست خود را بالا گرفتهاند.
پس بفرما که شما رسمن آن ها را به بی ادفی متهم می کنی.
این عکس تاریخیه
یعنی قبلا اطلاعات اینجا بوده
تا جایی که من می دانم خیر. انگار قرار است بیاید این جا.
داشتم از بیمارستان رد می شدم پام خورد به پرونده های مریض ها و مدارک دکترها .. همه ی اینا پخش و پلا شد .. بعد دیدم یه تابلو مونده با اطلاعات مفیدی که روی اون هست می خواستم یه لگد هم به اون بزنم پام نرسید بهش . دارم میرم یه چارپایه بیارم بذارم زیر پام .................................
من تا به حال فکر می کردم که پای تو تصادفی به این ور و اون ور می خوره. حالا فهمیدم که عمدن این کارو می کنی. ممکنه بگی چرا؟
اون پریز برق برای این گذاشتن که شما موبایلتون را شارژ کنید و به اطلاعات بیمارستان زنگ بزنید
الله و اکبر. چرا خودم بهش فک نکرده بودم.