عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

رنگ و وارنگ

 رنگ و وارنگ

 

 رنگ و وارنگ

 

عسک از: رشاد 

نظرات 10 + ارسال نظر
پروانه شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:08

واای چه خبره اینجا ...این گیوه ها دل منو بردند....
اینجا کجاست؟آدرس لطفا

آقای رشاد آدرس لطفن.

فرناز شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:44 http://farnaz.aminus3.com

چقدر قشنگ . کاش سهراب هم بود .

سهراب هست. مگر نیست؟
کجاست؟
سهرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااب.
کجاییییییییییییییییییییییییییییییی؟

فرناز شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:30 http://farnaz.aminus3.com/

....
کفشهامو گم کردم . نتونستم بیام .
حالا دیگه حتی جورابهای مثل کفش هم فایده نداره .

رشاد شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 20:10

کلاردشت، ضلع جنوبی میدان بزرگ اصلی شهر (که اسمش را نمی‌دانم)، دستفروش بین یک شعبه‌ی بزرگ بانک (که یادم نیست کدام بانک بود) و معروف‌ترین شیرینی‌فروشی کلاردشت (که اسمش را نمی‌دانم).

حال کردین از آدرس دقیق؟

دختر بچه ی 6 ساله ی دوستی داشت به من آدرس خونشون رو میداد :
وقتی بیای تو کوچه ی ما همون دری که لامپ بالاشه که همیشه دورش پشه هست در ماست !

ضمنا من هم سرپیازم و هم ته پیاز و هم فرناز

پروانه یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:13

خوب پس این گیوه ها که این اندازه رنگارنگ هستند مطابق سلیقه های مسافران دوخته شده اند. در مسیر پلنگ چال هم یکی از این گیوه فروش ها هست که خیلی تماشاییه! میگه این پشم شتره اون پشم گوسفنده ....رنگهای طبیعیشون هوش از سر آدم می برند...
...
فرناز هم چه خوب "کفشهایم کو".. سهراب را به یاد ما آورد...به نظر شما کدوم کفش سهرابه...






محسن یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:56

در پاسخ خانم پروانه بگویم که: کفش های سهراب تا حالا پوسیدن.
((:

قلی یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:49

من یک روزی از این جا رد می شدم. خواستم کفش ها رانگاه کنم خوردم زمین سرم شکست. بعد از اون هیش وقت از اینجا رد نشدم.

چه خوب که حالا که رد نشدی چشممون به جمالت روشن شد !
آروم رد شو کفشارو هم نگاه کن !

فرشته یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:43 http://fershteh.aminus3.com/

چقدر رنگ وا رنگ وچه زیبا
:)

پروانه دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:43

به آقای محسن
"کفش " های سهراب مگر پوسیدنی هستند؟

ساحل چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 20:40 http://lizard0077.blogfa.com/

اینا بافتنی هستن. ینی با کاموا می بافنشون. توی رشت ، از پاییز به بعد، دست فروشا میارن و گوشه ی خیاون میفروشن. خانومای روستایی می بافنشون. من و مامان همیشه زمستونا از اینا می پوشیم. خیل پا رو گرم نگه میداره.

راستی یکی از عمه هام هم بلده از اینا ببافه.

درود بر هر کی که از اینها می بافه / می پوشه / می فروشه / عکس می گیره ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد