کلاردشت، ضلع جنوبی میدان بزرگ اصلی شهر (که اسمش را نمیدانم)، دستفروش بین یک شعبهی بزرگ بانک (که یادم نیست کدام بانک بود) و معروفترین شیرینیفروشی کلاردشت (که اسمش را نمیدانم).
حال کردین از آدرس دقیق؟
دختر بچه ی 6 ساله ی دوستی داشت به من آدرس خونشون رو میداد : وقتی بیای تو کوچه ی ما همون دری که لامپ بالاشه که همیشه دورش پشه هست در ماست !
خوب پس این گیوه ها که این اندازه رنگارنگ هستند مطابق سلیقه های مسافران دوخته شده اند. در مسیر پلنگ چال هم یکی از این گیوه فروش ها هست که خیلی تماشاییه! میگه این پشم شتره اون پشم گوسفنده ....رنگهای طبیعیشون هوش از سر آدم می برند... ... فرناز هم چه خوب "کفشهایم کو".. سهراب را به یاد ما آورد...به نظر شما کدوم کفش سهرابه...
اینا بافتنی هستن. ینی با کاموا می بافنشون. توی رشت ، از پاییز به بعد، دست فروشا میارن و گوشه ی خیاون میفروشن. خانومای روستایی می بافنشون. من و مامان همیشه زمستونا از اینا می پوشیم. خیل پا رو گرم نگه میداره.
راستی یکی از عمه هام هم بلده از اینا ببافه.
درود بر هر کی که از اینها می بافه / می پوشه / می فروشه / عکس می گیره ....
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
واای چه خبره اینجا ...این گیوه ها دل منو بردند....
اینجا کجاست؟آدرس لطفا
آقای رشاد آدرس لطفن.
چقدر قشنگ . کاش سهراب هم بود .
سهراب هست. مگر نیست؟
کجاست؟
سهرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااب.
کجاییییییییییییییییییییییییییییییی؟
....
کفشهامو گم کردم . نتونستم بیام .
حالا دیگه حتی جورابهای مثل کفش هم فایده نداره .
کلاردشت، ضلع جنوبی میدان بزرگ اصلی شهر (که اسمش را نمیدانم)، دستفروش بین یک شعبهی بزرگ بانک (که یادم نیست کدام بانک بود) و معروفترین شیرینیفروشی کلاردشت (که اسمش را نمیدانم).
حال کردین از آدرس دقیق؟
دختر بچه ی 6 ساله ی دوستی داشت به من آدرس خونشون رو میداد :
وقتی بیای تو کوچه ی ما همون دری که لامپ بالاشه که همیشه دورش پشه هست در ماست !
ضمنا من هم سرپیازم و هم ته پیاز و هم فرناز
خوب پس این گیوه ها که این اندازه رنگارنگ هستند مطابق سلیقه های مسافران دوخته شده اند. در مسیر پلنگ چال هم یکی از این گیوه فروش ها هست که خیلی تماشاییه! میگه این پشم شتره اون پشم گوسفنده ....رنگهای طبیعیشون هوش از سر آدم می برند...
...
فرناز هم چه خوب "کفشهایم کو".. سهراب را به یاد ما آورد...به نظر شما کدوم کفش سهرابه...
در پاسخ خانم پروانه بگویم که: کفش های سهراب تا حالا پوسیدن.
((:
من یک روزی از این جا رد می شدم. خواستم کفش ها رانگاه کنم خوردم زمین سرم شکست. بعد از اون هیش وقت از اینجا رد نشدم.
چه خوب که حالا که رد نشدی چشممون به جمالت روشن شد !
آروم رد شو کفشارو هم نگاه کن !
چقدر رنگ وا رنگ وچه زیبا
:)
به آقای محسن
"کفش " های سهراب مگر پوسیدنی هستند؟
اینا بافتنی هستن. ینی با کاموا می بافنشون. توی رشت ، از پاییز به بعد، دست فروشا میارن و گوشه ی خیاون میفروشن. خانومای روستایی می بافنشون. من و مامان همیشه زمستونا از اینا می پوشیم. خیل پا رو گرم نگه میداره.
راستی یکی از عمه هام هم بلده از اینا ببافه.
درود بر هر کی که از اینها می بافه / می پوشه / می فروشه / عکس می گیره ....