جمعه 5 آبانماه سال 1391
نمی بر دیوار
نمی بر دیوار
دیدگاه این روزهای من
مردی با انگشت حسرت یا حیرت بر دهان،
به پوتینی خیره شده است.
عسک از: خودم (محسن)

نمی بر دیوار
دیدگاه این روزهای من
مردی با انگشت حسرت یا حیرت بر دهان،
به پوتینی خیره شده است.
عسک از: خودم (محسن)
کسانی که -مرد و زن- به پوتین و تفنگ فکر نمی کنند خیلی خوبند.
اون یکیش سر راه بود. روی پله ها. داشتی میومدی پایین، پات خورد بهش افتادی. ولی شانس آوردی که هیچ جات نشکست؟
پیدا هم بشود عمرن ما به کوهنوردی برویم. کار به این سختی؟؟
فکر کردید ما که هستیم؟ رستم؟