عسک‌هایی که می‌گیریم
عسک‌هایی که می‌گیریم

عسک‌هایی که می‌گیریم

دل दिल

دل 

 

دل 

दिल  

آبانماه 91 خورشیدی 

هند

 

عسک از: نیشتیمان

نظرات 13 + ارسال نظر
فرناز شنبه 11 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 21:41 http://farn-sighs.blogsky.com

मेरे दिल से भगवान के दिल को जाता है


एक काव्य टिप्पणी

نیلوفر دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:15

قابل توجه فرناز و محسن .
क्या दिलचस्प है

आप एक हिन्दी रहे हैं

پروانه دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:02

این زن چی می فروشه؟قرقره ست؟

نه.
من هم فکر می کردم خوردنی هستند. و همراه نی خورده می شوند.
ولی از عسکاس که پرسیدم گفت:
حباب ساز هستند. در رنگهای مختلف.

فرناز دوشنبه 13 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 19:12 http://farn-sighs.blogsky.com


प्रकार हिन्दी

فرناز سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 13:39 http://farn-sighs.blogsky.com

हाँ श्रीमान

धन्यवाद, श्रीमती

محسن سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 16:39 http://sedahamoon.blogsky.com

من نمی دونم اونایی که هندی بلد نیستن، اینجا که سر می زنن، چه می کنند؟
هر چند که سر نمی زنند.

رشاد سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 16:52 http://readingpoems.blogsky.com

نیبتخ - ی یص یم بسیب ت9ص صجبنک مس شی یدزیب حخث هثیشس شسی

کامنتت بلغاری بود؟

نیره سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 19:58 http://bahareman.blogsky.com/

ما تلاش نمودیم هندی بِِدرکیم... درکمان، هندی اش نیامد!!!

باید یک سر بروید به هندوستان و زبان یاد بگیرید. فکر کردید نابرده رنج برایتان گنج میسر می شود؟
البته قوقل ترانسلیت هم چاره ساز است.

محبوبه چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:35

چه باحال. منم دلم حباب ساز خواست اونم رنگارنگی. آقای محسن شما که هندی بلدی بی زحمت به این خانم فروشنده بفرما یک دونه بنفشش را برای من بگذارد کنار تا من بروم هند ازش بخرم. مرسی... یادتان نرود یک وقتی تمام بشود ....

براش نوشتم. توی فیس بوکش. نوشت که زیاده تموم نمیشه.

فرناز پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 15:03 http://farn-sighs.blogsky.com

لطفا به آقای رشاد بگویید من زبان فورکیناباسویی بلد نیستم . حتی گوگل هم بلد نیست .. زیاد نفهمیدم که منظورش چه بوده .

نیره پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 21:30 http://bahareman.blogsky.com/

فرناز جان! همینرَم غنیمت بِد ِن ِن... مو که هیچی بِلَد نیستم جز یک لهجه ی مشدی چی بُگُم؟! ها؟ هم خداییش دلتان بِرَم نُموسوزه؟ نِه خداییش راسشه بِگِن!

نیلوفر جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:34

हाँ, हाँ!

آفرم. تو هم یاد گرفتی.

nishtiman شنبه 18 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:32

خوش به حالتون ،کاش منم می تونستم مثل شما هندی بنویسم

خب ما کلی کلاس رفتیم و یاد گرفتیم.
هر که طاووس خواهد جور هندوستان باید بکشد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد